ابریترین عابر دنیا

متن مرتبط با «چهل و ششمین همایش ریاضی یزد» در سایت ابریترین عابر دنیا نوشته شده است

پنجاه و چهارمین نامه

  •   لئوی عزیز دوباره محتاج دعاهای از راه دورت هستم.نمیتوانم با کتاب ها و درس هایم ارتباط برقرار کنم.سراغشان که میروم دست و دلم به این همه فرمول و مسئله نمیرود.برای امتحان فردایم دعا کن لئو.و برای امیت دعا کن که دارد در این واپسین روزهای پاییزی نفس کم می آورد.در این بحبوحه امتحان ها کتاب دشمن عزیز را شروع کرده ام.و هندزفری هایم این روزها روی آلبوم جدید شادمهر یک مکث طولانی کرده اند. در آخر باید بگویم به جز حواس پرتی های من در این روزها که بوی درس و امتحان میدهند،همه چیز روبه راه است....همه چیز:)   امی سربه هوای تو,پنجاه و چهارمین سوره قران,پنجاه و چهارمین سالگرد خسرو مرادی,پنجاه و چهارمین کنگره دندانپزشکی ...ادامه مطلب

  • پنجاه و پنجمین نامه

  •   لئوی عزیز هی نشانه ها را دنبال میکردم و به در بسته میخوردم.حالا بی رمق تر از همیشه نشسته ام در همان پناهگاه همیشگیم و برای تو نامه مینویسم.فراموشی گرفته ام.بی خیال شده ام. گمشده ای ندارم و حالا حالاها خیال پیدا کردنت را هم ندارم.تصمیم گرفته ام تا وقتی که خودم را پیدا نکرده ام دنبال تو نگردم لئو.«من» باید جایی در همین نزدیکی ها باشم.اما زمان میبرد این پیدا کردن. تو روزها را نشمار.دقیقه ها را نشمار.ثانیه ها را هم.من خواهم آمد و تو خواهی آمد در نقطه ای از زمان که هیچکدام منتظر یکدیگر نبوده ایم.   امی به شدت منطقی تو  ,پنجاه و پنجمین سوره قران,پنجاه و پنجمین جشنواره بینالود,پنجاه و پنجمین جشنواره منطقه ای ...ادامه مطلب

  • چهل و هشتمین نامه

  •   لئوی عزیز 1. سردرگم تر از من هم در دنیا هست؟کسی که احساس میکند چندسال را بیهوده دوست داشته.کسی که احساس میکند تمام این خستگی های الانش را اشتباهی خسته شده است.من از همان روزهای چهارده سالگی یک بیراهه را تا ته رفته ام و تازه فهمیده ام.تازه فهمیده ام که زندگی را هنوز نفهمیده ام.بازی هایش را هنوز که هنوزه بلد نیستم.حالا به این فکر میکنم که این کوله بار پر از تجربه کوچکم ،اشتباهی پر شده است لئو! 2.من نمیخواهم ضعیف باشم لئو.نمیخواهم با من مثل بچه ها رفتار کنند.نمیخواهم که با یک حرکت اشک چشم هایم را پر کند.میخواهم قوی باشم.شبیه همین چندسال پیش.مثل همان روزی که احساس کردم به آخر دنیا نزدیک شده ام. هیچکس نمیفهمد و نخواهد فهمید که این ضعف ناشی از چه چیزهایی میتواند باشد.اما هر کی نداند تو که خوب باید دلیلش را بدانی! 3. برای امی دعا کن لئو.دعا کن که این ترم را هم خیلی خوب از پس امتحان هایش بربیاید.فعلا تنها دلخوشی امی کوچک تو ،درس ها و کتاب هایی است که همنشینش شده اند.کتاب های دوست داشتنی اش را هم نمیتواند تا یک مدت بخواند.حتا فیلم هایش را هم نمیتواند ببیند.امی در قرنطینه این کتاب های ضخیم گی, ...ادامه مطلب

  • چهل و ششمین نامه

  •   لئوی عزیز باید بگویم که اینجانب امی کوچک تو، در این روزهای پاییزی غم انگیز بی باران ،خسته ترین آدم روی این کره زمین هستم که هنوز هم جزوه کارگاهم را نگاه نکرده ام و سیالاتم را به دست فراموشی سپرده ام.لباس هایی که باید فردا بپوشمشان کثیف هستند و ذهنم خسته تر از قلبم کار میکند.باید بگویم که گلدان دوست داشتنی ام که به تازگی خریده بودمش دارد خشک میشود و من از این بابت احساس عذاب وجدان بدی دارم.باید بگویم که هرچه اتاقم را تمیز میکنم هیچ فایده ای ندارد و باز هم هیچ چیز سرجایش نیست.باید بگویم که نگران چیزهای کوچک و بی اهمیتی هستم که شاید به من هیچ ربطی ندارند.,چهل و ششمین کنفرانس ریاضی ایران,چهل و ششمین جشنواره فیلم رشد,چهل و ششمین کنفرانس ریاضی,چهل و ششمین کنفرانس ریاضی ایران یزد,چهل و ششمین کنفرانس ریاضی یزد,چهل و ششمین کنفرانس ریاضی 94,چهل و ششمین کنفرانس ریاضی ایران 94,چهل و ششمین کنفرانس ریاضی دانشگاه یزد,چهل و ششمین همایش ریاضی یزد,چهل ششمین کنفرانس ریاضی ایران ...ادامه مطلب

  • چهل و هفتمین نامه

  •   لئوی عزیز در این دنیای خیلی خیلی بزرگ اتفاق های خوب خودشان را لابه لای اتفاق های بد پنهان میکنند. اتفاق خوب یعنی این باران بی بهانه که میبارد و ما بی رحمانه به رویش چتر باز میکنیم و اتفاق بد همین نیامدن های توست!همین نیامدن های دنباله دار تو! «پس چرا نیامدی؟پس چرا باران آمد و تو نیامدی؟...»   امی خوشحال ،دلتنگ ،خسته و پرمشغله تو,چهل و هفتمین کنفرانس ریاضی ایران,چهل و هفتمین سوره قران,چهل و هفتمین شماره نشریه امان ...ادامه مطلب

  • چهل و چهارمین نامه

  •   روزها آدم ها را میبینم و تحلیل میکنمشان.غروب ها را کتاب میخوانم و چای مینوشم و شب ها ،به قول سیدعلی صالحی نام تو را مرور میکنم.تو فکر میکنی خوشبختی غیر از این است لئوی عزیز؟!....   امی حوشبخت تو,چهل و چهارمین آزمون دستیاری,چهل و چهارمین دوره دستیاری,چهل و چهارمین کنفرانس,چهل و چهارمین کنفرانس ریاضی ایران,چهل و چهارمین کنفرانس ریاضی,چهل و چهارمین جشنواره فیلم رشد,چهل و چهارمین کنفرانس ریاضی ایران مشهد,چهل و چهارمین جشنواره رشد,چهل و چهارمین بچه,چهل و چهارمین اجلاس داووس ...ادامه مطلب

  • چهل و پنجمین نامه

  •   لئوی عزیز «دسترسی به او ندارم.زیرا دیگر نمیدانم کجاست.دنیای عجیبی است...از جایگاه مردگان میشود مطلع شد ، اما از جایگاه زنده ها خیر!» معلق بوده ای تا به حال؟مابین آدم هایی که در روز میبینیشان.تصمیم هایت عوض شده اند در عرض چند دقیقه؟احساس هایت چه؟من در یک وضعیت نابسامان غیرقابل درک این روزهایم را سپری میکنم.چطور میشود یک کتاب اینقدر روی من تاثیر بگذارد؟حالا فکر میکنم هیچ چیز نمیتواند مرا خوب کند.لئوی عزیز فکر میکنم که بیهوده است تو را پیدا کردن از میان تمام آن هایی که به نوعی «لئو»ی قصه شان هستند.باید بگویم که پاک ناامید شده ام از پیدا کردنت و میخواهم ,چهل و پنجمین کنفرانس ریاضی,چهل و پنجمین کنفرانس ریاضی ایران,چهل و پنجمین کنفرانس ریاضی سمنان,چهل و پنجمین جشنواره فیلم رشد,چهل و پنجمین کنفرانس ریاضی دانشگاه سمنان,چهل و پنجمین کنفرانس ریاضی سمنان 93,چهل و پنجمین کنفرانس,چهل و پنجمین کنفرانس ریاضی ایران سمنان,چهل و پنجمین کنفرانس ریاضی 93,چهل و پنجمین ایالت آمریکا ...ادامه مطلب

  • چهل و یکمین نامه

  •   لئوی عزیز نمیخواستم.نمیخواستم که دلتنگی های پاییز را لابه لای روزمرگی ها و خستگی های روزانه ام فراموش کنم.نمیخواستم که درس ها و مشغله هایم نگذارند که به دلتنگیت ادامه دهم.نمیخواستم که این نامه ها دیر به دیر به دست تو برسند.حالا جمعه ترین روز پاییز را نشسته ام و درس میخوانم.فرمول حفظ میکنم.فکر میکنم.خمیازه میکشم و ناگهان یاد تو میفتم.نمیخواستم که یادت فراموش شود در بین تمام این فعل هایی که به آن «زندگی» میگویند.نمیخواستم لئوی عزیز.   امی فراموشکار تو,چهل و یکمین آزمون دستیاری,چهل و یکمین آزمون دستیاری پزشکی,چهل و یکمین دوره دستیاری,چهل و یکمین دوره دستیاری پزشکی,چهل و یکمین دوره آزمون دستیاری,چهل و یکمین آزمون دستیاری پزشکی 92,چهل و یکمین امتحان دستیاری,چهل و یکمین دوره آزمون پذيرش دستیاری,چهل و یکمین دوره پذیرش دستیاری,چهل و یکمین دوره ازمون دستیاری پزشکی ...ادامه مطلب

  • چهلمین نامه

  •   لئوی عزیز به پیشنهاد یک دوست ، "آئورا"ی عجیب را خواندم.بهتم زد.چند دقیقه از تمام شدن آخرین خط داستان میگذشت اما من همچنان خیره و متعجب بودم.یعنی میشود که تو هم مثل آقای فلیپه مرا دوست بداری؟ «حتا اگر پیر بشوم؟...حتا اگر دیگر زیبا نباشم؟...حتا اگر مویم سفید شود؟...»   امی بی حوصله و متعجب تو, ...ادامه مطلب

  • سی و هشتمین نامه

  •   لئوی عزیز   کجای این کره خاکی هستی که پیدا کردنت دارد اینقدر محال میشود؟!   امی در جست‌وجوی تو,سی و هشتمین هفته بارداری,سی و هشتمین دوره مسابقات اوقاف,سی و هشتمین سوره قرآن,سی و هشتمین رئیس جمهور آمریکا,سی و هشتمین رئیس جمهور امریکا,سی و هشتمین کنگره جامعه جراحان,سی و هشتمین کنفرانس ریاضی ایران,سی و هشتمین دوره آزمون پذیرش دستیار,سی و هشتمین سالگرد دکتر شریعتی,سی و هشتمین آزمون دستیاری پزشکی ...ادامه مطلب

  • سی و هفتمین نامه

  •   لئوی عزیز خیلی وقت پیش ها ،وقتی که سر زنگ حسابان، همه بچه ها نمره هایشان از من بهتر شد، وقتی که درست همان روز سر زنگ شیمی، تمرین هایم را ننوشته بودم و توی کلاس از ناراحتی در زمین فرو رفتم ، وقتی که دوباره سر زنگ جبرواحتمال ،معلم مان از من یک سوال کرد و من جوابش را نمیدانستم ،یادم میاید با خودم گفتم امروز روز من نبود!!!  بعد از چندین وقت حالا دوباره این جمله را با خودم تکرار میکنم:« امروز روز من نبود . . .!»   امی بهت زده و شدیدا خسته تو,آیین نامه سی و هفتمین دوره مسابقات اوقاف ...ادامه مطلب

  • سی و ششمین نامه

  •   هوای این روزهایم آنقدر سرد است که فکر میکنم هنوز پاییز تمام نشده زمستان رسیده است.هیچ چیز چرا نمیتواند مرا گرم کند؟حتا فکر کردن به چیزهایی که دوست دارم هم هیچ تاثیری ندارد.باید حتما این روزها یکی دست هایت را محکم بگیرد و توی دلت «ها» کند تا یخ تمام زندگیت آب شود. یعنی الان دست های چه کسی غیر از من در جیب های تو جا خوش کرده اند لئوی عزیز؟!   امی یخ زده تو,سی و ششمین تالار شائولین,سی و ششمین ایالت امریکا,سی و ششمین هفته بارداری,سی و ششمین جشنواره فیلم فجر,سی و ششمین رییس جمهور امریکا,سی و ششمین سالگرد پیروزی,سی و ششمین دوره مسابقات قرآن,سی و ششمین سوره قرآن,سی و ششمین مسابقات اوقاف,سی و ششمین سالگرد اسلامی ...ادامه مطلب

  • سی و چهارمین نامه

  •   لئوی عزیز   آدم ها باید چطور یک جای خیلی دور و احمقانه ای از حافظه شان را برای همیشه پاک کنند؟! «چه قدر باید بگذر تا آدمی بوی تنِ کسی را که دوست داشته از یاد ببرد؟ و چه قدر باید بگذرد تا بتوان دیگر او را دوست نداشت؟»    امی متفکر تو, ...ادامه مطلب

  • سی و یکمین نامه

  •   لئوی عزیز پاییز آمده است و این اولین نامه پاییزی من به تو محسوب میشود.آخ که چقدر خوشحالم.چقدر ذوق زده ام و چقدر میتوانم جیغ بزنم الان. چیزی نمانده است به راه رفتن روی برگ های خشک شده و شنیدن صدای خش خش آنها.فقط دو ساعت از رسیدن این مسافر دوست داشتنی گذشته است و من سر از پا نمیشناسم .آخر امسال چیزی توی دلم به هول و ولا افتاده است.چیزی که نمیدانم چیست.اما دعا میکنم که تو باشی. بی قرارم لئو.برای شیرجه زدن در دل این پاییز بی قرارم.   امی بی قرار پاییز و ذوق زده تو  ,سی و یکمین جشنواره فیلم فجر,سی و یکمین جشنواره فیلم کوتاه تهران,سی و یکمین کنگره رادیولوژی ایران,سی و یکمین کنگره رادیولوژی,سی و یکمین گردهمایی علوم زمین,سی و یکمین جشنواره فجر,سی و یکمین مسابقات قرآن,سی و یکمین جشنواره تئاتر فجر,سی و یکمین ایالت مکزیک,سی و یکمین جایزه کتاب سال ...ادامه مطلب

  • بیست و نهمین نامه

  •   لئوی عزیز 1.چرا آدم ها اینقدر زود عصبانی میشوند؟چرا نمیتوانند خودشان را کنترل کنند؟چرا یک طرفه همه چیز را قضاوت میکنند؟چرا حق را به خودشان میدهند؟امروز یکی از همین آدم ها را دیدم.وقتی با عصبانیت داشت حرف هایش را به من میزد نمیتوانستم اصلا باور کنم.توی سرم کلی علامت تعجب بود!!آدم ها چرا این مدلی شده اند؟نمیتوانم رفتارهایشان را درک کنم.هرچند که خودم هم یکی از همین آدم ها هستم.این خیلی غم انگیز است که خودت هم شبیه آدم هایی باشی که رفتارهایشان را دوست نداری. 2.امروز یک فیلم خوب دیده ام.یک فیلم عجیب که مرا حسابی درگیر خودش کرد.«ساکن طبقه وسط» !فیلمی که تو ر,بیست و نهمین جشنواره فیلم فجر,بیست و نهمین جشنواره موسیقی فجر,بیست و نهمین کنفرانس برق,بیست و نهمین گردهمایی علوم زمین,بیست و نهمین مسابقات قرآن دانشجویی,بیست و نهمین هفته بارداری,بیست و نهمین شب شعر عاشورا,بیست و نهمین جشنواره تئاتر فجر,بیست و نهمین کنگره رادیولوژی ایران,بیست و نهمین موسیقی فجر ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها